تقیه در بهائیت

شنبه, 20 خرداد 1396 14:06 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه و خواندنی : 

بهائیت درایران :  یکی از احکامی که میرزا حسینعلی نوری برای پیروان خویش به ارمغان آورده است حرمت تقیه در این کیش باطل است که احدی از بهائیان حق ندارند مرام و مسلک خود را مخفی کنند. حتی عبدالحمد. اشراق خاوری در کتاب گنینه حدود و احکام صفحه 456 باب هفتاد و دوم را در نهی از تقیه و کتمان عقیده بحث نموده است.

 شوقی ربانی در کتاب توقیعات مبارکه جلد 2 صفحه 45 سطر 5 در این باره می نویسد: «چندی قبل تلگرافی از ارض اقدس به عنوان آن محفل نورانی ارسال گردید و در آن  تأکید گردید که راجع به سجل احوال و قید مذهب و آئین، احبای الهی در تمام نقاط امریه در آن سرزمین اگر چنانچه مجبور و مکلف بر تعیین و قید مذهب گردند، البته کتمان ننمایند و به تظاهر و تصنع متشبث نشوند. عقیده خویش را در کمال جرأت و وضوح اظهار نمایند و از عواقب و نتایج بیان حقیقت و ابراز ما فی الضمیر خائف و نگران نشوند».

اما در تاریخ این فرقه گمراه می بینیم که خود رهبران این فرقه از ترس جان بی مقدارشان به آن عمل نمی کردند. طرازالله سمندری در کتاب طراز الهی جلد 1 صفحه 115 سطر 24 از خاطرات خویش در عکا می نویسد: «شبی دیگر در محضر عبدالبهاء به مسجد جامع کبیر رفتیم. شعاع و غلام هم آمدند. هنگامی که در صف نماز ایستاده بودیم، این دو نفر بسیار بی ادبی نمودند و خنده های زننده کردند. حرکات آنها فوق العاده باعث رنجش من شد و از آن روز به بعد از معاشرت و ملاقات با شعاع خودداری کردم».

ملاحظه می کنید که عبدالبهاء از ترس اینکه مبادا مردم مسلمان عکا به آنها کافر و بی دین خطاب کنند، همیشه به مسجد جامع آن شهر می رفت و به همراه مردم نماز می خواند؛ هم نماز یومیه مسلمین را می خواند و هم در جماعت آنها شرکت می کرد؛ یعنی همان چیزی که پدرش حسینعلی نوری حکمش را تغییر داد و نمازی غیر از نماز مسلمان برای بهائیان وضع نمود و نماز جماعت را نیز ممنوع اعلام کرد!

در همین ایران هم بعد از انقلاب کدام بهائی علنا به بهائی بودن خود اذعان می نمود تا اواخر دهه 80  اساسا بهائیان اعترافی به بهائی بودن نداشتنند . یکدوره هم در اواخر سال 83 نه بعنوان فرد بهائی بلکه از سوی جامعه بهائیان ایران حرکتی شد که ادامه نداشت . اذا در دوره بعد از انقلاب نیز بهائیان با تناقض آشکار در هیچ جائی به بهائی بودن خود اذعان نداشته الا در مواردی که قصد داشتنند با مظلوم نمائی یک چهره سیاه از نظام را به جوامع بین المللی منعکس نمایند ( مانند آنچه در ثبت نام دانشجویان مورد بهره برداری قرار میگیرد ) 

 

خواندن 2009 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی