چاپ کردن این صفحه

احکام بهائی 34 : تعیین مجازات توسط رهبران متوهم برای بازگشتگان از بهائیت !!!

سه شنبه, 09 شهریور 1400 05:41 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه وخواندنی : 

بهائیت در ایران : حکم طرد در بهائیت به معنای اخراج و حذف شخصی افرادیست که از دستورات رهبران این فرقه سرپیچی و یا اعتراضی به آنان کنند. در مجازات طرد روحانی، بهائی مستبصر حامل بیماری مسری دانسته شده که حتی خانواده‌اش حق ملاقات با او را ندارند. اما چگونه آیینی که اساس خود را بر تحری حقیقت استوار می‌داند، حکم به مجازات بدتر از مرگ پیروانش می‌دهد؟!


 

حکم طرد در بهائیت به معنای اخراج و حذف شخصی افرادیست که از دستورات رهبران این فرقه سرپیچی و یا اعتراضی به آنان کنند. مجازات طرد، متناسب با عمل شخص بهائی به دو صورت اداری و روحانی تقسیم می‌شود که در اولی فرد بهائی از تشکیلات اداری منفصل شده و در دومی همچون فردی حامل بیماری مسری، حتی خانواده‌اش حق ملاقات با او را ندارند.(1)
از این‌رو به نقل از شوقی افندی می‌خوانیم: «راجع به احبائی كه به واسطه غفلت و نادانی از تشكيلات اداری منفصل شوند سؤال نموده بوديد كه آيا به محافل عمومی دعوت شوند يا خير؟ فرمودند: دعوت آنان جايز نه و نسبت به كسانی كه از جامعه امر منفصل شده‌اند آيا سلام و كلام با آن‌ها جايز است يا نه؟ فرمودند: اگر چنان‌چه انفصال روحانی است تکلم به هیچ‌وجه جائز نه».(2)
اما جالب است بدانیم در حالی حکم به انفصال و دوری‌گزینی از مستبصرین بهائی صادر شده که عبدالبهاء، جدایی را بدتر از مرگ دانسته است: «ملاحظه کنید در عالم، وجود اُلفت سبب وجود محبّت سبب حیاتست، جدائی سبب ممات است».(3) با این وجود، چگونه آیینی که اساس خود را بر جستجوی آزادانه‌ی حقیقت استوار می‌داند (4)، حکم به مجازات بدتر از مرگ برای مستبصرین بهائی صادر می‌کند؟!

آیا شما در حوزه آئینهای شبه دینی چنین حکمی را سراغ دارید ؟ و یا این حکم با کدامیک از اصول اخلاقی پذیرفته شده مکاتب همخوانی دارد ؟

پی‌نوشت:
1- ر.ک: هلن هورنبی، انوار هدایت، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 230، شماره: 603.
2- شوقی افندی، توقیعات مبارکه، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 4، صص 95-94.
3- عباس افندی، خطابات، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، چاپ اول، 1921 م، ج 1، ص 153.
4- ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1985 م، ص 17.

 

 

خواندن 428 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

Super User

آخرین‌ها از Super User